سرگذشت یک سکه
سرگذشت یک سکه
در روزگاران قدیم و در دل تاریخ انسانهای زحمتکش و سخت کوش با ابزاری ناچیز اقدام به ضرب و ساخت سکه که ابزاری برای دادوستد بود کردند . این سکه که الان ما به این شکل میبینیم اول آنرا بصورت یک میله در میآوردند بعد بوسیله ی حرارت دادن و کشیدن به قطر دلخواه می رساندند . پس از بدست آمدن قطر دلخواه و صیقل دادن ، آنرا بصورت حلقه حلقه برش می دادند . پس از برش دوباره حرارت میداندند تا سطح دو طرف ان صاف و خالی از تراشه شود بعد به وسیله چکش آنرا به قطر و شعاع و وزن دلخواه می رساندند پس از آن آماده ی ضرب می شد . در اوایل پیدایش ضرب سکه ، روش به صورتی بود که دو قالب فلز از جنس فولاد ، یکی مخصوص پشت و یکی روی سکه ، معمولا نقشی از صورت پادشاه وقت برای رو و نمادی از یک جای مقدس و یا شیی متداول برای پشت می ساختند ؛ این دو قالب یکی در سندان جای داشت و یکی بصورت سمبه از رو قرار می گرفت سپس با حرارت دادن مجدد ، حلقه های آماده شده ، بین دو قالب قرار می دادند و با یک چکش سنگین روی قالب می کوبیدند و با این روش نقش دو طرف قالب روی سکه ضرب می شد . پس از آن استاد ضراب ، سکه ها را بازدید و ساخت و پرداخت می کرد و این چنین سکه ها راهی خزانه می شدند .
سکه ها سرگذشت متفاوتی داشتند . بعضی ها سالیان دراز در خزانه باقی می ماندند برخی بصورت باج و خراج به کشور دیگری منتقل می شدند . بعضی راهی دادوستد در بازارها و یا بصورت حقوق دولتمردان ، سپاهیان و مستمری شاهزادگان پرداخت می گردیدند . یک سکه گاهی مورد دستبرد قرار می گرفت گاهی بخاطر آن خونی ریخته می شد . گاهی در یک معامله دست بدست می گشت گاهی در یک روز چند بار شمارش می شد .
مردم از صدای سکه ها به وجد می آمدند ؛ گاهی سکه زیر دندان کاسبی حریص می رفت تا اصل و تقلب بودنش معلوم شود یا بعنوان غرامت پرداخت می شد . گاهی بابت شیربهای عروس یا در دست لرزان یک فقیر یا در کیسه ی چرمی صاحب منالی .
سالیان دراز سکه ها بدین گونه مورد بازی روزگار قرار می گرفتند تا از رونق و اعتبار می افتادند در اینجا جمعی از سکه ها بصورت دفینه در خمره ها کوزه ها و صندوقهای چوبی در دل خاک سپرده می شدند تا سرنوشت ، آنهارا بدست ما برساند .
جمعی دیگر در همان زمان بخاطر تغییر سلسله حکومتی دوباره راهی کوره ی ضرابخانه می شدند تا دوباره تبدیل به سکه های رایج دوران خود شوند . اما آن مقداری که بصورت دفینه که نام گنج به آن اطلاق می شود ، گرفتار مصیبتهایی مانند زمین لرزه ها ، فشارهای زمین و رطوبت می گردیدند ؛ جانوران زیرزمینی یا از طریق سیل و حفاری و جاده سازی یا بدست جویندگان گنج بیرون آورده می شوند . حال که بعد از سالیانی دراز و گذشت این همه مدت بدست ما رسیده اند حق نیست که چنین آنها را بتاراج برده و راهی کوره ها کنیم .
متاسفانه بدلیل سیاست نادرست که در مورد کشف و حفظ ونگهداری ، خرید و فروش اشیاء قدیمی که شامل سکه ها هم می شود باعث بی مهری های فراوانی در مورد این آثار تاریخی شده و چه بسا بیشتر سکه ها پس از کشف و فروش ناعادلانه مستقیم راهی کورهای ذوب شده و تبدیل به شمش طلا می گردند .
این درحالیست که هر خانواده ی ایرانی میتوانست تعدادی ازین سکه های تاریخی را به صورت آزاد و نرخ عادلانه خریداری کرده و جهت آگاهی ولمس تاریخ خود دراختیار فرزندان و آشنایان خود قراردهند .
در حال حاظر یک سکه با قدمت حدود دوهزار سال از دل خاک بیرون آورده می شود و به مبلغی ناچیز ، بین ده هزار تا شصت هزار تومان ، معامله می شود و سرنوشتی بهتر از کوره ذوب فلزات یا قاچاق به خارج از کشور ، نخواهد داشت .
چقدر تاسف می خورم وقتی به سرگذشت یک سکه می اندیشم ، حدود دوهزار سال یعنی به اندازه قامت تاریخ ملی این سکه مسیری را طی کرده و بدست ما ، نسل آشوب زده ی امروز ، رسیده است ولی بجای حفظ و نگهداری آن ، بجای افتخار و نشان دادن اقتدار تمدن کشورمان به آیندگان ، راهی کوره ها و یا کشورهای بیگانه می کنیم .
واقعا باعث تاسف هست