قبرها
قبرها
شکل و ساختار یک قبر بستگی به آیین و اقلیم خود دارد و چون در کشور ما آیین های مختلفی و اقلیمهای گوناگونی موجود است تنوع قبور و ساختار آنها نیز متفاوت است. نبش قبر و یا تخریب آن باید طبق اصول ، آگاهی از آیین و اطلاع از ساختار آن باشد چون در همه ی آیین های پیشینیان مرسوم نبوده که همراه مردگان اشیا و توشه راه دفن کنند. در گذشته چند آیین وجود داشته که همراه مردگان خود اشیایی را می گذاشتند مانند میتراییها مهریها زرتشتیها و گبریها که امروزه همه اینها را گبری می خوانند بعضی ها قبرها را به این صورت می ساختند که مرده را در ارتفاعات کوه ها ویا تپه ها روی زمین قرار می دادند و در کنار و یا زیر آن اشیای گرانقیمت می نهادند و بعد با سنگ های ریز و درشت روی مرده را می پوشاندند البته آنقدر سنگ می گذاشتند تا به صورت یک تل درآید ؛ مثلا اگر مرده را در کنار درختی قرار داده باشند تا ارتفاع تنه ی آن درخت را سنگ می ریختند و البته یک نفر قادر نخواهد بود تا همه ی این سنگها را بردارد و به آن مرده دست پیدا کند. در دیگر ادیان هم مانند قبرهای امروزی زمین را تا عمق یک متر می کندند و ابتدا مقداری خاک دست ریز و نرم در کف آن می ریختند ، بعد جنازه را قرار می دادند و روی آن را با سنگهای لاشه که بصورت تخته های کتابی بشکل هشتی می پوشاندند ، بعد با خاک اطراف آن را پر می کردند .
معمولاً دور تا دور قبر را با سنگ چین علامت می گذاشتند .
اکثر قبر های دیگر مذاهب بر خلاف قبرهای اسلامی در جهت مخالف قبله حفر می کردند. در بعضی آیینها مرده را در خمره های بزرگی بصورت زانوها در بغل قرار می دادند و در زیرزمینها و یا سردابها می نهادند ، البته در این آیین شاید چند قطعه شی که برای زینت بکار میرفته همراه مرده می کردند.
در قبر گبری اشیاء را زیر سر مرده اگر مرد باشد می گذاشتند و اگر زن بود در زیر لگن آن و در عمق ده تا بیست سانتی خاک می کردند ( در همان خاک دست ریز زیر مرده ) . البته باید یادآور شد که در قبرهای افراد عادی چیز قابل توجهی نخواهید دید . شاید در قبرهای افراد سر شناس وصاحب منصب اشیای گرانقیمت پیدا شود که آنهم موقعیت آن قبر خود گویای منزلت صاحبش می باشد.